کد مطلب:125076 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:242

عذرهای بدتر از گناه
برخی از دوستان غافل توجیهاتی برای ازدواجهای مكرر و طلاقهای متعدد ذكر كرده اند كه آنها را باید عذر بدتر از گناه نامید. ما در اینجا چهار وجهی را كه ذكر شده است می آوریم و در میان پرانتز به آنها پاسخ می دهیم: [1] .

1) پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خبر داده بود كه در میان حسن و حسین هر كه را زنی افتد كه داری فلان خصوصیت بود ائمه از صلب او باشند. امام حسن علیه السلام از این سبب زن بسیار می گرفت و چون این صفت را نمی یافت طلاق می داد.

(باید گفت در اینجا گناه زنان بیچاره چه بوده است كه باید زندگی خویش را برای تجربه آن حضرت از دست بدهند؟! چگونه بر امام جایز است كه قرارداد عقد دائم ببندد ولی در نیت داشته باشد كه اگر زن آن



[ صفحه 62]



خصوصیت را نداشته باشد طلاقش دهد؟)

و بالاخره روزی امام حسین علیه السلام به او گفت: ای برادر خاطر مرنجان و آنچه تو طلب داری از تو درگذشت و من یافتم. حسن علیه السلام دانست كه ائمه از صلب او نیستند!

(در حالی كه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بارها خبر داده بود كه ائمه دوازده نفرند، نه نفر از صلب حسین علیه السلام.)

2) مردم افتخار می كردند كه دخترشان همسر او شود!

(اما امام چرا می پذیرفت؟ معلوم نیست!)

3) ممكن است علت طلاقها بیان جواز آن باشد زیرا در اوایل اسلام طلاق را بد می دانستند و بلكه حرام.

(اولا ازدواجها و طلاقهای آن حضرت در اوایل اسلام نبود زیرا هنگامی كه پیامبر از دنیا رفت 23 سال از بعثت گذشته بود در حالی كه امام حسن علیه السلام فقط 8 - 7 سال داشت. ثانیا برای بیان جواز یك عمل، یك بار انجام آن كافی است تا مردم مباح بودن آن را بفهمند. ثالثا حكم طلاق در نظر همه ی مسلمین روشن بود)

4) ممكن است حضرت می خواسته بر خلاف میل نفس عمل كند، زیرا معاشرت با زنان و كثرت همسران در كام ائمه



[ صفحه 63]



تلخ بود [2] .

(سؤال این است كه چرا فقط امام حسن علیه السلام با هوای نفس مخالفت می كرد و دیگر ائمه چنین نبودند؟!)


[1] و اگر نبود كه شايعات دشمن حتي در دل دوستان نيز اثر كرده است، هرگز در مقام پاسخگويي به اين شبهات برنمي آمديم.

[2] منتخب التواريخ : 191.